سلام به دوستان عزیزم
امروز که نوشته های یکی از دوستان رو دیدم به خودم اومدم گفتم شاید فرصت خوبی باشه برای زدن حرفام. من مهمان هستم در دانشگاه قزوین. 2ترم که اینجا درس می خونم متاسفانه اون طوری که فکر میکردم نبود. خیلی از اساتید خوب بودن وخیلی ها نه. اولین جلسه طرح4 بنده دقیقا بعد از عید شروع شد. این دانشگاه با این تعاریف بعید بود با این برنامه ریزیش. بگذریم که چقدراز وقتم که می تونست صرف کارهای مفید بشه به هدر رفتت. هزینش هم یک طرف. متاسفانه مجریان امر هم براشون اهمیت نداشت. حرف اصلیم چیز دیگست.
امروز که نوشته های یکی از دوستان رو دیدم به خودم اومدم گفتم شاید فرصت خوبی باشه برای زدن حرفام. من مهمان هستم در دانشگاه قزوین. 2ترم که اینجا درس می خونم متاسفانه اون طوری که فکر میکردم نبود. خیلی از اساتید خوب بودن وخیلی ها نه. اولین جلسه طرح4 بنده دقیقا بعد از عید شروع شد. این دانشگاه با این تعاریف بعید بود با این برنامه ریزیش. بگذریم که چقدراز وقتم که می تونست صرف کارهای مفید بشه به هدر رفتت. هزینش هم یک طرف. متاسفانه مجریان امر هم براشون اهمیت نداشت. حرف اصلیم چیز دیگست.
این ترم مرمت داشتم یک گروه 3 نفری فعال پروژه انتخابی مسجدشاه اصفهان بود. همه گروه سنگ تموم گذاشتن بعد چند دهه هم گروهیم تونست بره بین دوپوسته گنبد و عکاسی کنه مطالب جمع آوری شده بی نظیر بود خود استاد مربوطه به زبان آمد وکلی تشویق . کلی هزینه ورفت وآمد به اصفهان غیبت در باقی دروس بماند. من یادم نمیاد سر کلاس درسی از استاد بزرگوار گرفته باشم. همش شده بود صحبت های کلیشه ای از دو بنا که دیگه اسمش رو نبرم بهتره. نمره درس به دو بخش پروژه و امتحان پایانی تقسیم شده بود جزوه ای از اول ترم تهیه شده بود با ادبیات ده 60 جزوه ای که به چهار قسمت مختلف که تایپش من رو یاد اریزه نویسای دم دادگستری می انداخت . یادم نمیاد کسی از جزوه رضایت داشته باشه.کلاس شده بود کلاس تعریف از شخصیتهای که بنظرم هیچ کس اونا رو نمیشناخت یا خاطراتی که به کلاس ارتباطی نداشت. مواقعی که کرکسییون داشتیم از شدت استرس دستام میلرزید صحبت ما که تاثیری نداشت چون آخرش حرف ایشان بود که به کرسی میشست یک جریانی که خیلی آزارم داد این بود که بچه های دانشگاه تهران همیشه به ما برتری داشتند و به رخ کشیده میشدن.
روز امتحان فرا رسید رفتم سر جلسه تبعیض از اول ترم تا پایان ترم احساس میشد سر جلسه با دوسری سوال مواجه شدم گروه الف وگروه ب. هیچ جای اینطوری ندیده بودم گروه الف نوشتن وگروه ب بیشترشون مثل ترم قبل حذف کردن. کلی به استاد التماس کردم که سوالات رو تعویض کنه که بتونیم بنویسیم ولی فایده ای نداشت از جلسه زدم بیرون این انصاف نبود که چون امتحان سلیقه ای اعمال شده ما جورش رو بکشیم پس زحمات پروژه چی شد پروژه ای که 10 نمره از کل رو داشت یعنی بدون دادن امتحانم باید درس پاس میشد که نشد حالا اساتید می مونن با وجدانشون که زحمات دانشجو برایشون ارزشی نداره اعتراض به مجریان امتحانات هم فایده ای نداشت قشنگ تو چهره مجریان امتحان میدیدم که میخوان کمکی کنن ولی نمیتونستن کاری بکنن
بعضی از بچه ها اشک تو چشمانشون حلقه زده بودبعضی ها بار دومشون بود که این درس رو با همین استاد میگرفتن ولی بازم حذف کردن مشکلات زیادی بچه ها دارن ولی نمی تونن به زبون بیارن هیچ کس از مسئولینم براشون اهمیت نداره که دانشجو چه مشکلی داره چون همیشه اساتید ارجعیت دارند کی به حرف ما اهمیت میده کاش کسی ترتیب اثر می داد و پیگیر می شد در آخر دوست دارم خودتون قضاوت کنید
نمیخواستم از این وب سواستفاده کنم ولی تنها جایی بود که میتونستم حرف تمام دوستانم رو بزنم...........راستی از گروه3نفری ما یک نفرمون پاس کرد و2نفرمون حذف شدیم و از گردونه خارج............