اخبار را از کجا دریافت میکنید؟
روزنامه.
لباسی هست که شما از پوشیدن آن اجتناب کنید؟
لباسهای مد روز،
همچنین لباسهای مردانه و جین را دوست ندارم، issey miyake را دوست دارم ... و لباسهای مشکی.
زمانی که شما بچه بودید آیا میخواستید یک معمار یا طراح شوید؟
بله، از زمانی که 11 ساله بودم.
کجا روی پروژه هایتان کار میکنید؟
هرجایی؛ من از کامپیوتراستفاده نمیکنم. اسکیس میزنم؛ و خیلی سریع طراحی میکنم، اغلب با بیش از 100 طرح به صورت پژوهشی جدی.
سبکتان را شرح دهید، مانند اینکه برای یک دوست خوبتان آنرا باید شرح بدهید.
هنر زیبایی و ظرافت. پژوهش و جستجوی شخصی، تحقیق و کاوش، مملو از ایده و اندیشه، که یک چیز به تنهایی از آن نمیتواند حاصل شود. فهرست و موجودیتی رسمی ندارد.
میتوانم این را بیان کنم؟
دو سال پیش خیلی به یک آپارتمان توجه کردم، جهت درک اینکه در یک فضای داده شده با پارامترهای یکسان به چند روش میتوانید بالا بروید. من مایلم مکررا به روی آن روزها و روزها کار کنم و البته میدانید احتمالا 700 گزینه برای یک فضا وجود دارد. این تمرین به شما اندیشه و ایده ای میدهد که توسط آن میتوانید سازماندهی فضاها را همزمان جلوببرید؛ که این نامحدود نیست اما بسیار بزرگ میباشد.
کدامیک از پروژه هایتان به شما رضایت بیشتری داده است؟
پروژه Peak. به این دلیل که یک حرکت عظیم برای من بود. پروژه های متعددی است، هر زمان که شما یک اکتشاف بزرگی انجام میدهید... من واقعا نمیتوانم بیان کنم زیرا پروژه های مختلف به روشهای متفاوتی به شما رضایت میدهند.
پروژه مرکز BMW در لایپزیک و مرکز علمی Phaeno در ولفسبورگ خیلی هیجان انگیز هستند. من برای دیدن مرکز هنرهای معاصر در رم رفته بودم، که تعداد زیادی از ایده هایی مه میخواستم انجامشان بدهم در آنجا به نوعی اجرا شده بود.
میتوانید سیر تکاملی در کارتان را شرح دهید؟
قدری زمان مشابه در مراحل ابتدایی کار وجود دارد، جاییکه تمرکز بر روی ترسیم، انتزاع، و تکه تکه کردن میباشد. سپس به سمت پیشرفت و توسعه ایده ها حرکت داده میشود و در نهایت به آنچه معماری میبایستی باشد تبدیل میشود که این سازماندهی سیال و روان میباشد که یک تغییر نمیباشد اما یک توسعه در طول سالها میباشد.
کانسپت اصلی در ورای اینستالیشن شما – خانه ایده آل – در نمایشگاه imm کلن امسال 2007 چه بود؟
این واکنش به شیی در مرکز ساختمان میباشد. ما احساس کردیم که این شفاف سازی و روشن سازی میبایست باشد. بازنمایی اندیشه ای بود درباره شکل دادن فضای خارج به صورت نسبتا فرسایشی.
شبیه پریشانی حجم و ساییدن آن میباشد. که آن مربوط به قسمتی از فضا به نام z-space میباشد، جایی که نقطه شروع یک توده میباشد.
در دفتر چند سال قبل یک مباحثه بزرگی بود. ما درباره شکل دادن صحبت میکردیم. عمل شکل دادن فضای خارج ساختمان این اجازه را میدهد که نور به داخل بیاید و به سمت اندیشه های کاوشگر در زمینشناسی، باستان شناسی و توپوگرافی برود. قسمت های بزرگتر به وسیله چشم اندازه و فرسایششان جان میگیرند. ایده های این خانه این بود که یک نفر میتواند از صندلی به تختخواب، به کاناپه حرکت کند. همچنانکه آنها اجزای بهم پیوسته میباشند. این یک کانسپت زندگی میباشد، در وضعیتی که طبقات میباشند و شما میتوانید بالا بروید و پایین بیایید، سر بخورید به جایی که از آنجا آمدید.
این قسمت از دیگر کارها جدا نمیباشد، فرمها همیشه آنگونه که ما به آنها مینگریم در آن زمان ظاهر میشوند. بعضی اوقات یک حرکت میباشد، اما معمولا محصول آنچیزی است که ما در آن زمان جستجو میکنیم. چیزی که در آن زمان اتفاق می افتد.
آیا شما فضاهای باز زندگی را ترجیح میدهید؟
من فکر میکنم که زمانیکه تکنولوژی به سمت جلو حرکت میکند احتمالا دیوارها هم حرکت خواهد کرد، آشپزخانه هم حرکت خواهد کرد و سرانجام شما نمیتوانید حتی یک جای قطعی برای حمام.
بعضی افراد دوست دارند در یک خانه جاییکه 3 یا 4 اتاق دارد و همه به اندازه زندگی کنند زیرا آنها دوست دارند در فضای محدود شده زندگی کنند. افراد دیگر یک خانه با پلان باز جاییکه هیچ سختی و صلبیتی نیست دوست دارند. دهه 70 در نیویورک بود، زمانیکه مردم به فضاهای واقعا بزرگ و نمناک و خام میرفتند و آنها را لمس میکردند، اما اکنون اعمال بیشتری جهت تفکیک فضایی وجود دارد.
واقعا هیچکس خانه باز خلق شده بی عیب ندارد... البته هنوز! جوامع مختلف اشیارا به روشهای متفاوتی به کار میبرند، برخی خوابیدن بر روی futon(نوعی تختخواب بسیار کوتاه ژاپنی) را دوست دارند و برای دیگران تختخواب میتواند خیلی بلند باشد. این بستگی به مقیاس خانه دارد، به نور و جایی که خانه قرار گرفته، شاید آن کنار دریا باشد یا در کوهستان. من فکر میکنم که مردم باید قادر به تفسیر اشیا معین باشند و با جزییات کامل یک فضای معماری را طراحی کنند که مناسبشان باشد. یک سکویی که همه چیز اطراف آن میتواند مهیج باشد.
آیا معمار یا طراحی از گذشته هست که بر شما تأثیر گذاشته یا که از کارش به طور خاص قدردانی بکنی؟
بله، تعداد خیلی زیادی هستند. اریک مندلسن، میس وندر روهه، لوکوربوزیه، کانستراکتیویستها...
شما در دنیای مردان کار میکنید...
مانند بسیاری از زنان امروزه! من زیاد مسافرت میکنم و ساعات زیاد و متمدی کار میکنم. کار کردن بر روی یک پروژه به معنی پشتکار و استقامت میباشد ولی اهمیت ندارد چه مقداری پیشرفت حاصل شده است. هنوز دنیایی وجود دارد که برای زنان ممنوعه میباشد.
آیا توصیه ای برای جوانان دارید؟
باید خیلی متمرکز باشید و سخت کار کنید. اما این به معنی سخت کار کردن بدون توجه به آنچه که هدف شماست نمیباشد. در حقیقت شما باید یک هدف داشته باشید، پایه های هدف میتواند جابجا شود، اما حتما باید هدفی داشته باشید.
بدانید که چه چیزی را سعی میکنید کشف کنید.
آیا چیزی هست که شما را در خصوص آینده نگران بکند؟
بله ارزشهای سنتی که در حال پدیدار شدن هستند. ممکن است فورا به روی معماری اثر نگذارد اما آن به جامعه اثر خواهد گذاشت و این آن چیزی است که مرا نگران میکند.
در حال حاضر جهان بطور فزاینده ای تقسیم شده به نظر میاید، تفاوت بین مردم در حال بیشتر شدن است. کسی باید برای یک جامعه آزاد و باز با جدیت تلاش بکند.
منبع : آرونا
روزنامه.
لباسی هست که شما از پوشیدن آن اجتناب کنید؟
لباسهای مد روز،
همچنین لباسهای مردانه و جین را دوست ندارم، issey miyake را دوست دارم ... و لباسهای مشکی.
زمانی که شما بچه بودید آیا میخواستید یک معمار یا طراح شوید؟
بله، از زمانی که 11 ساله بودم.
کجا روی پروژه هایتان کار میکنید؟
هرجایی؛ من از کامپیوتراستفاده نمیکنم. اسکیس میزنم؛ و خیلی سریع طراحی میکنم، اغلب با بیش از 100 طرح به صورت پژوهشی جدی.
سبکتان را شرح دهید، مانند اینکه برای یک دوست خوبتان آنرا باید شرح بدهید.
هنر زیبایی و ظرافت. پژوهش و جستجوی شخصی، تحقیق و کاوش، مملو از ایده و اندیشه، که یک چیز به تنهایی از آن نمیتواند حاصل شود. فهرست و موجودیتی رسمی ندارد.
میتوانم این را بیان کنم؟
دو سال پیش خیلی به یک آپارتمان توجه کردم، جهت درک اینکه در یک فضای داده شده با پارامترهای یکسان به چند روش میتوانید بالا بروید. من مایلم مکررا به روی آن روزها و روزها کار کنم و البته میدانید احتمالا 700 گزینه برای یک فضا وجود دارد. این تمرین به شما اندیشه و ایده ای میدهد که توسط آن میتوانید سازماندهی فضاها را همزمان جلوببرید؛ که این نامحدود نیست اما بسیار بزرگ میباشد.
کدامیک از پروژه هایتان به شما رضایت بیشتری داده است؟
پروژه Peak. به این دلیل که یک حرکت عظیم برای من بود. پروژه های متعددی است، هر زمان که شما یک اکتشاف بزرگی انجام میدهید... من واقعا نمیتوانم بیان کنم زیرا پروژه های مختلف به روشهای متفاوتی به شما رضایت میدهند.
پروژه مرکز BMW در لایپزیک و مرکز علمی Phaeno در ولفسبورگ خیلی هیجان انگیز هستند. من برای دیدن مرکز هنرهای معاصر در رم رفته بودم، که تعداد زیادی از ایده هایی مه میخواستم انجامشان بدهم در آنجا به نوعی اجرا شده بود.
میتوانید سیر تکاملی در کارتان را شرح دهید؟
قدری زمان مشابه در مراحل ابتدایی کار وجود دارد، جاییکه تمرکز بر روی ترسیم، انتزاع، و تکه تکه کردن میباشد. سپس به سمت پیشرفت و توسعه ایده ها حرکت داده میشود و در نهایت به آنچه معماری میبایستی باشد تبدیل میشود که این سازماندهی سیال و روان میباشد که یک تغییر نمیباشد اما یک توسعه در طول سالها میباشد.
کانسپت اصلی در ورای اینستالیشن شما – خانه ایده آل – در نمایشگاه imm کلن امسال 2007 چه بود؟
این واکنش به شیی در مرکز ساختمان میباشد. ما احساس کردیم که این شفاف سازی و روشن سازی میبایست باشد. بازنمایی اندیشه ای بود درباره شکل دادن فضای خارج به صورت نسبتا فرسایشی.
شبیه پریشانی حجم و ساییدن آن میباشد. که آن مربوط به قسمتی از فضا به نام z-space میباشد، جایی که نقطه شروع یک توده میباشد.
در دفتر چند سال قبل یک مباحثه بزرگی بود. ما درباره شکل دادن صحبت میکردیم. عمل شکل دادن فضای خارج ساختمان این اجازه را میدهد که نور به داخل بیاید و به سمت اندیشه های کاوشگر در زمینشناسی، باستان شناسی و توپوگرافی برود. قسمت های بزرگتر به وسیله چشم اندازه و فرسایششان جان میگیرند. ایده های این خانه این بود که یک نفر میتواند از صندلی به تختخواب، به کاناپه حرکت کند. همچنانکه آنها اجزای بهم پیوسته میباشند. این یک کانسپت زندگی میباشد، در وضعیتی که طبقات میباشند و شما میتوانید بالا بروید و پایین بیایید، سر بخورید به جایی که از آنجا آمدید.
این قسمت از دیگر کارها جدا نمیباشد، فرمها همیشه آنگونه که ما به آنها مینگریم در آن زمان ظاهر میشوند. بعضی اوقات یک حرکت میباشد، اما معمولا محصول آنچیزی است که ما در آن زمان جستجو میکنیم. چیزی که در آن زمان اتفاق می افتد.
آیا شما فضاهای باز زندگی را ترجیح میدهید؟
من فکر میکنم که زمانیکه تکنولوژی به سمت جلو حرکت میکند احتمالا دیوارها هم حرکت خواهد کرد، آشپزخانه هم حرکت خواهد کرد و سرانجام شما نمیتوانید حتی یک جای قطعی برای حمام.
بعضی افراد دوست دارند در یک خانه جاییکه 3 یا 4 اتاق دارد و همه به اندازه زندگی کنند زیرا آنها دوست دارند در فضای محدود شده زندگی کنند. افراد دیگر یک خانه با پلان باز جاییکه هیچ سختی و صلبیتی نیست دوست دارند. دهه 70 در نیویورک بود، زمانیکه مردم به فضاهای واقعا بزرگ و نمناک و خام میرفتند و آنها را لمس میکردند، اما اکنون اعمال بیشتری جهت تفکیک فضایی وجود دارد.
واقعا هیچکس خانه باز خلق شده بی عیب ندارد... البته هنوز! جوامع مختلف اشیارا به روشهای متفاوتی به کار میبرند، برخی خوابیدن بر روی futon(نوعی تختخواب بسیار کوتاه ژاپنی) را دوست دارند و برای دیگران تختخواب میتواند خیلی بلند باشد. این بستگی به مقیاس خانه دارد، به نور و جایی که خانه قرار گرفته، شاید آن کنار دریا باشد یا در کوهستان. من فکر میکنم که مردم باید قادر به تفسیر اشیا معین باشند و با جزییات کامل یک فضای معماری را طراحی کنند که مناسبشان باشد. یک سکویی که همه چیز اطراف آن میتواند مهیج باشد.
آیا معمار یا طراحی از گذشته هست که بر شما تأثیر گذاشته یا که از کارش به طور خاص قدردانی بکنی؟
بله، تعداد خیلی زیادی هستند. اریک مندلسن، میس وندر روهه، لوکوربوزیه، کانستراکتیویستها...
شما در دنیای مردان کار میکنید...
مانند بسیاری از زنان امروزه! من زیاد مسافرت میکنم و ساعات زیاد و متمدی کار میکنم. کار کردن بر روی یک پروژه به معنی پشتکار و استقامت میباشد ولی اهمیت ندارد چه مقداری پیشرفت حاصل شده است. هنوز دنیایی وجود دارد که برای زنان ممنوعه میباشد.
آیا توصیه ای برای جوانان دارید؟
باید خیلی متمرکز باشید و سخت کار کنید. اما این به معنی سخت کار کردن بدون توجه به آنچه که هدف شماست نمیباشد. در حقیقت شما باید یک هدف داشته باشید، پایه های هدف میتواند جابجا شود، اما حتما باید هدفی داشته باشید.
بدانید که چه چیزی را سعی میکنید کشف کنید.
آیا چیزی هست که شما را در خصوص آینده نگران بکند؟
بله ارزشهای سنتی که در حال پدیدار شدن هستند. ممکن است فورا به روی معماری اثر نگذارد اما آن به جامعه اثر خواهد گذاشت و این آن چیزی است که مرا نگران میکند.
در حال حاضر جهان بطور فزاینده ای تقسیم شده به نظر میاید، تفاوت بین مردم در حال بیشتر شدن است. کسی باید برای یک جامعه آزاد و باز با جدیت تلاش بکند.
منبع : آرونا