دوره رمانتیک ملی در معماری از دهه 1860 آغاز شد و تا بخش زیادی از قرن بیستم نیز ادامه یافت. این سبک از ریشه های قومی و غرور ملی مایه می گرفت و در آن عناصری تزیینی و جنبه هایی از ساختمان به کار می رفت که یادآور عظمت دوره های تاریخی معماری بودند، عظمتی که التقاطیون را سخت مجذوب خود کرده بود، در برخی از موارد این سبک با آثار معمارانی شباهت پیدا می کند که معمولاً طراحان ( آرت نوو ) نام گرفته اند، اما آمال آن بسیار وسیعتر از آمال (مدرنیستهای اولیه ) جهان بود. برای نمونه، اثر چارلزرنی مکینتاش (1928-1868) در گلاسکو را می توان بخش مهمی از (آرت نوو) بین المللی تلقی کرد هر چند در این کار تلاش شده بود تا مناسک سلتی و نیز معماری بارونی اسکاتلندی احیا شود. در فنلاند کارهای الیل سارینن ( 1950-1873 ) لیندگرن، گسه لیوس ، لارس سونک (1956-1870) وگالن لاله لا (1931-1865) دفاعی پرتوان از علایق ملی گرایانه بود. در انگلستان، ریچارد نورمن شاو (1912-1831) و بعدها چارلز وویزی ( 1941-1857) علاقه خاصی به آفرینش سبک بومی جدید انگلیسی نشان دادند و کل جنبش باغشهرهای انگلیسی که در آخرین دهه قرن نوزدهم آغاز شد، نمونه بومی مشهودی است از رمانتیسیم ملی.
کار بسیار خاص معمار کاتالانی، آنتونی گودی ( 1926-1852) با اینکه بی نهایت فردگرایانه است، با گرایشهای ملی گرایانه کاتالانی ها در پایان قرن نوزدهم پیوند زیادی دارد، همانند کارهای دومینیک ای مونتانر که معاصر گودی بود. ایستگاه قطار در اشتوتگارت آلمان نیز که در سال 1910 توسط شولار و پل بوناتز ( 1951-1877) طراحی شده و از نمونه موفق ترمینال هلسینکی تاثیر گرفته بود، بنای یادبودی است که در تجلیل از رگه خاص ملی گرایی آلمانی که بعدها مجدداً در بناهای بدمنظری که آلبرت اشپیر (متولد 1905) برای ناسیونال سوسیالیستها ساخت، جلوه کرد. ویژگی اصلی کل این آثار در بناهایی دیده می شود که از مصالح بنایی سنگین ساخته شده اند (مگر در مورد خانه های انگلیسی ) و ظاهری سنگین دارند.
۱۳۸۹ آبان ۱۸, سهشنبه
اشتراک در: