۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره ای از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان ازپی من تند دوید
سیب را دست دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی وهنوز،
سالهاست که در گوش من آرام،
آرام
خش خش گام تو تکرار کنان،
میدهد آزارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا،
خانه کوچک ما
سیب نداشت
……..
سال جدید میلادی مبارک........