معماری فقط تصویری به صورت یک طراحی یا یک عکس است.
آنگاه که به عمل در می آید، آن وقت تبدیل به صحنه و گاهی به سناریویی برای رفت و آمدها حرکات ، موفقیت ها و احساسات می شود. وسایل حسی ما و گنجایش آنها به تجربه شخصی ما ، فرهنگ ما و زمان ما مرتبط است. بوها وسر و صداها و آوای قرن 19 با همان ها در قرن 21 یکی نیستند.
آنها هیچگاه به تنهایی عمل نمی کنند ، آنها به هم کمک می کنند با هم می آمیزند و گاهی با هم مغایرت دارند . در این مورد به گفته ریشل سرس:
هیچکس تا کنون عطر بی نشر یک گل سرخ را نبوییده است ، بی شک زبان می تواند این عمل و انتخاب را طی کند جسم ما یک گل سرخ را بوییده همراه با هزاران بوی دیگر که در کنار آن است. هنگامیکه ما پشم را لمس می کنیم ، به مناظر گوناگونی می نگریم ، بدن ما از امواج صدا می لرزد ، سیل احساسات در بازگشت به مغز به هزاران زاه متفاوت می روند و تنها مقدار کمی از آنها تجربه می شود.
به ندرت چشم فقط بر یک چیز خیره می شود و آن زمانی است که بتواند نشانه چیز دیگری را از آن دریابد ، یک رد پا بر ماسه نشانه عبور ببر است.
منبع" کتاب عناصر معماری از فرم به مکان نویسنده: پیرفون مایس
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۰, پنجشنبه
اشتراک در: